همان‌طور که می‌دانیم تولیدکننده شخص یا اشخاصی هستند که کالا یا خدمتی را تولید می‌کنند و سپس برای استفاده مردم آن را به فروش می‌رسانند، مصرف‌کنندگانی که به یک سری کالاهای مشخص نیاز دارند مانند انواع پوشاک یا انواع غذاها یا انواع لوازم الکترونیکی مثل موبایل، تلویزیون و... به مغازه‌ها و فروشگاه‌های مشخصی مراجعه می‌کنند و محصول مورد نیاز خود را خریداری می کنند، مخاطب عزیز زمانی که من یا شما کمبود یک کالای مشخصی را در زندگی خود احساس می‌کنیم به بازار می‌رویم و کالای موردنظر خود را خریداری می‌کنیم اما آیا تا به حال شما به این فکر کرده اید که روح و روانتان به چه کالایی نیاز دارد؟ آیا به این فکر کرده‌اید که کسب و کارتان به چه کالایی نیاز دارد؟ آیا به این فکر کرده‌اید که روابط شما به چه کالایی نیاز دارد؟ تولیدکنندگانی که کالا تولید می‌کنند فروش محصولشان کمی آسانتر است اما تولیدکنندگانی که خدمتی را تولید می‌کنند مانند مشاوران، پیدا کردن مشتری و فروش محصول برایشان بسیار مهم‌تر است زیرا همان طور که گفتیم گاه افراد از کمبود آن‌ها در زندگیشان آگاه نیستند، شاید شما هم یک مشاور باشید که همین دغدغه را داشته باشید، اما به راستی یک مشاور که خدمتی را ارائه می‌دهد چطور و از چه راه هایی می‌تواند مشتری بیشتری جذب کند؟

از شما مخاطب عزیز می‌خواهم برای لحظاتی تصور کنید که تصمیم گرفته‌اید به همراه خانواده‌ی خود به سفر شمال بروید پس تمام لوازم موردنیاز خود را جمع می‌کنید و راهی سفر می‌شوید بعد از گذشت ساعاتی به جاده‌ی شمال نزدیک می‌شوید، شما که در صندلی عقب ماشین نشسته‌اید در حین حرکت از شیشه‌ی عقب ماشین بیرون را نگاه می‌کنید و از دیدن طبیعت زیبای سرسبز اطراف لذت می‌برید ناگهان چشم شما به بیلبوردی بسیار جذاب و زیبا که در بزرگراه نصب شده است می‌افتد، با خود فکر می‌کنید که این بیلبورد را چه کسی ساخته است؟ با خود می‌گویید چقدر خوب می‌شد اگر این بیلبورد یکی از نمونه کارهای من بود، با خود می‌گویید که چقدر دوست داشتم در این حرفه وارد می‌شدم اما نمی‌دانید که چطور باید یک بیلبوردی به این زیبایی ساخته شود، با خود می‌گویید شخصی که این بیلبورد را ساخته چه مهارت‌هایی را بلد بوده؟ و باز هم با خود می‌گویید شخص سازنده این بیلبورد از ساختن این بیلبورد چقدر درآمد کسب کرده؟ و همچنان ذهنتان درگیر سوالات بسیار زیادی شده است که به مقصد می‌رسید، حالا از شما می‌خواهم از تصورات خود خارج شوید و به دنیای واقعی برگردید و ادامه‌ی این مطلب را مطالعه کنید تا به پاسخ تمام سوالات خود در مورد عکاسی تبلیغاتی برسید.

هر زمان که در یک صنعتی رقابت زیاد می‌شود بازاریابی یا همان تبلیغات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، صنایع دو نوع محصول متفاوت تولید می‌کنند یا کالای مشخصی را می‌سازند و یا خدمت مشخصی را ایجاد می‌کنند در هر صورت برای آنکه به موفقیت برسند باید اصول و روش صحیح بازاریابی را در شغل خود به کار گیرند. مدرسان که کارشان آموزش دادن یک تخصص و دانش خاص است هم باید در حرفه‌ی خود به اصول صحیح بازاریابی توجه داشته باشند زیرا در بازار تدریس هم مانند سایر بازارها رقابت وجود دارد. اگر شما یک مدرس عالی و بی‌نظیری باشید تا زمانی که مردم از وجود شما و یا نام برندتان اطلاعی نداشته باشند این عالی بودن و بی‌نظیری شما پنهان خواهد ماند و هر چقدر که از دیگر مدرسان هم بهتر باشید و مهارت بیشتری هم داشته باشید هیچ فایده‌ایی نخواهد داشت، بازاریابی کمک می‌کند تا شما از گمنامی خارج شوید و افراد زیادی از وجود ارزشمند شما اطلاع پیدا کنند اما همین بازاریابی که فواید بسیار زیادی دارد اگر غیراصولی به کار گرفته شود ممکن است اثرات کاملا برعکسی داشته باشد، خوب حالا به نظر شما روش‌های مختلف بازاریابی موثر برای مدرسان چیست؟ استفاده از چه روش‌هایی به مدرسان کمک می‌کند تا مشتری بیشتری داشته باشند؟

شغل مهارتی است که فرد آن را انجام می‌دهد و در ازای آن مبلغی مشخص دریافت می‌کند، شغل‌ها انواع مختلفی دارند بعضی از آنها ثابت هستند یعنی فرد با اختصاص ساعاتی مشخص از یک روز در محیط کار حضور پیدا می‌کند و با انجام یک سری وظایف درآمد کسب می‌کند، دسته‌ای دیگر از مشاغل به صورت فریلنسری هستند یعنی فرد مجبور نیست در محل کار حضور پیدا کند بلکه در منزل هم می‌تواند وظیفه‌اش را انجام دهد، ادمین اینستاگرام هم یکی از مشاغل فریلنسری است که فرد تنها از طریق داشتن اینترنت و گوشی موبایل و کامپیوتر می‌تواند فعالیتش را انجام دهد. اما هر شغل و حرفه‌ای که داشته باشیم نیازمند بازاریابی است یعنی باید از راه‌های مختلف مهارتی که انجام می‌دهیم را به دیگران معرفی کنیم تا مشتریان ما بیشتر شوند و در نتیجه‌ی آن به درآمد بیشتری دست پیدا کنیم، پس هر شغلی نیازمند بازاریابی است و اگر صاحب کسب و کاری خودش را از این عامل بسیار مهم محروم کند مشتریان بسیار زیادی که می‌توانست داشته باشد را از دست خواهد داد، ادمین اینستاگرام می‌تواند یک شغلی با درآمد بسیار خوب باشد به شرطی که هم ادمین حرفه‌ای و تخصصی کارش را انجام دهد و هم مرتب برای حرفه‌اش بازاریابی کند.

به نظر شما تفاوت انسان با سایر موجودات در چیست؟ چرا انسان‌ اشرف مخلوقات است؟ حیوانات با تامین یک سری از نیازهای ساده‌ی خود همواره یک زندگی کاملا ساده و ابتدایی را سپری می‌کنند، یعنی همین که گرسنگی، تشنگی‌ و نیاز جنسی‌شان تامین شود کافی است، اما انسان‌ها نیازهای بسیار گسترده‌تری دارند مثلا نیاز به عشق، احترام و دوست داشتن دارند و همین طور نیاز به برقراری رابطه‌ی معنوی با خالق خودشان دارند. یک عامل بسیار مهم که یک انسان را از یک حیوان جدا می‌کند وجود قدرت اختیار و اراده در انسان‌ها است و همین قدرت اختیار در ما انسان‌ها می‌تواند ما را به مقام فرشته‌ها نیز برساند. یعنی ما انسان‌ها به واسطه‌ی همین قدرت اختیاری که داریم حق انتخاب داریم و می‌توانیم انتخاب کنیم که چگونه انسانی باشیم، می‌توانیم انتخاب کنیم چطور رفتار کنیم، می‌توانیم انتخاب کنیم که چگونه همسری داشته باشیم، می‌توانیم انتخاب کنیم که چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم، می‌توانیم انتخاب کنیم که چه شغلی داشته باشیم، می‌توانیم انتخاب کنیم که چه مقدار درآمد داشته باشیم، اما زمانی ما قادر می‌شویم بهترین انتخاب‌ها را داشته باشیم که مهارت داشته باشیم، اگر شما انتخاب کنید که دیگر کارمند نباشید و بخواهید تا به صورت خوداشتغالی به درآمد برسید باید حتما مهارت‌هایی را داشته باشید تا بتوانید بعد از خوداشتغالی به کارآفرینی دست یابید. اگر شما به تازگی انتخاب کرده‌اید شغلی به نام فریلنسر داشته باشید و همین طور یک فریلنسر موفق شوید باید حتما مهارت‌های لازم را بدانید و از آن‌ها آگاه باشید، پس در ادامه‌ی مقاله همراه ما باشید.

قبل از پرداختن به موضوع مدرس فروش بهتر است ابتدا کمی در مورد تولید و تولید کننده و سپس فروش صحبت کنیم، آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر کالاهایی که ما به آن ها نیاز داریم وجود نداشتند باید چکار می کردیم؟ آیا تا به حال فکر کرده اید که اگر هیچ تولیدی در کشور انجام نمی شد مردم چه طور می توانستند شاغل شوند و کسب درآمد کنند، یعنی در صورتی که هیچ تولیدی در کشور صورت نمی گرفت مردم کجا می خواستند مشغول به کار شوند؟ همیشه مردم یک کشور به یک سری کالاها و خدمات مختلفی نیاز دارند، که این کالاها و خدمات توسط افرادی به نام تولیدکننده تولید می شود. یعنی نیازی که مردم یک کشور به یک سری کالاها و خدمات دارند باعث می شود افرادی به نام تولیدکننده اقدام به تولید کالاها کنند تا از این طریق هم بتوانند نیاز مردم را برطرف کنند و هم بتوانند خودشان سودی کسب کنند و هم با استخدام نیروی کار بتوانند اشتغال در کشور را بیشتر کنند، برای به موفقیت رسیدن در هر کاری باید علم و اطلاعات داشته باشیم، یک دانش آموز زمانی می تواند شاگرد ممتاز شود که به خوبی و با دقت به حرف های معلمش گوش بدهد و در کنار آن تمرین داشته باشد به نظر شما یک صاحب کسب و کار در چه صورتی می تواند به یک شاگرد ممتاز در فروش محصول تبدیل شود؟ قطعا شمایی که مالک یک کسب و کار هستید و یک محصولی را تولید می کنید اگر نتوانید یک شاگرد ممتاز در فروش محصول شوید، شخص دیگری این مقام را کسب خواهد کرد و ممتاز خواهد شد.

چرا همه ی پدر و مادرها فرزندانشان را به مدرسه می فرستند؟ چرا حاضر هستند برای مدرسه رفتن فرزندانشان هزینه هایی را پرداخت کنند؟ از این کارشان چه سود و منفعتی به دست می آورند؟ هر پدر و مادری کودکش را به مدرسه می فرستد تا آموزش ببیند و باسواد شود. در واقع چون یک پدر و مادر تخصص لازم برای باسواد کردن کودکشان را ندارند باید شرایط لازم برای به مدرسه رفتن کودکشان را فراهم کنند تا مدرسان مختلف بتوانند با تخصصی که دارند به درستی و با بهترین روش ها، آموزش های لازم را به کودکان ارائه دهند، یک مدرس شغلش و حرفه اش آموزش دادن است و با آگاهی کاملی که از یک موضوع دارد می تواند یک فرد غیر مطلع و ناآگاه را به صورت کامل روشن کند و مهارتی که خودش در آن تخصص دارد را به بهترین شکل ممکن به دیگران بیاموزد، اما یک مدرس گوگل کیست؟ و چه چیزهایی را به افراد می آموزد؟ آیا مهارت هایی که یک مدرس گوگل می داند، می تواند باعث بهبود اوضاع یک کسب و کار شود؟ بین علم مدرس گوگل و افزایش سود تولیدکنندگان چه رابطه ای وجود دارد؟

از شما مخاطب عزیز می خواهم تصور کنید که حدود یک سال پیش یک کسب و کاری را ایجاد کرده اید اما به تازگی به یک مشکل در کسب و کارتان برخورد کرده اید و زمان بررسی حساب های شرکت خود متوجه شده اید که هزینه هایتان بسیار بیشتر از درآمدتان بوده است و هیچ سودی به شما تعلق نگرفته است، در ضمن شما یک دوستی دارید که به تازگی مدرک دانشگاهی اش که مرتبط با مشاوره کسب و کار است را گرفته است و شما ناگهان به یاد آن دوست خود می افتید که از او کمک بخواهید و به دوست خود تماس می گیرید تا موضوع را با او در ارتباط بگذارید زمانی که با دوستتان صحبت می کنید او از استاد خودش که دفتر مشاوره کسب و کار دارد می گوید و همین طور در مورد چیزهایی زیادی که از او آموخته است و در مورد تجربه هایش می گوید، در ضمن دوست شما به شما می گوید که حاضر است تا به صورت کاملا مجانی و رایگان به شما کمک کند، بعد از کمی فکر کردن شما مردد می شوید که چه کنید، با خود فکر می کنید اگر بتوانم از استاد او که تجربه های زیادی دارد راهنمایی و مشاوره بگیرم بهتر است یا از دوستم به صورت مجانی مشاوره بگیرم. کدام انتخاب شما اقتصادی تر است؟ کدام انتخاب شما عاقلانه تر است؟ کدام انتخاب شما به نفع پیشرفت کسب و کارتان است؟