در زمان‌های گذشته کسب و کارها بسیار ساده بودند و معمولا به این صورت بود که فرزندان شغل پدرانشان را دنبال می‌کردند و همین‌طور بازار مشاغل هم ساده بود، چون تعداد مشاغل اندک بودند، رقابت هم کم بود و هر فروشنده‌ای به اندازه‌ی کافی مشتری داشت اما امروزه هم مشاغل به سادگی گذشته نیست و هم اینکه به دلیل افزایش جمعیت و گستردگی کسب و کارها بازارها هم به سادگی گذشته نیستند و یک صاحب کسب و کار باید متوجه باشد که در بازاری با رقابت زیاد مشغول به فعالیت است و باید حتما راه ماندن در بازار رقابتی را بلد باشد، در غیر اینصورت حتما کلاهش پس معرکه خواهد بود و دیر یا زورد باید کسب و کارش را تعطیل کند. اما در مقابل اگر صاحبان کسب و کار از تمام فوت و فن‌های ماندن در بازار به خوبی مطلع باشند آنوقت است که از زمین و آسمان مشتری خواهد آمد. با توجه به پیشرفت دانش و تکنولوژی امروزه راه‌های موفقیت در یک کسب و کار بسیار تغییر کرده است و تنها یادگیری نحوه ی انجام دادن یک کار از یک اوستا کافی نیست بلکه اگر ما یک کار را به درست ترین حالت هم ممکن انجام دهیم عوامل بسیار زیاد دیگری وجود دارند که تحت کنترل ما نیستند، به طور مثال اگر ما یک کاری را بهترین شکل ممکن انجام دهیم اما به تبلیغات و بازاریابی توجهی نداشته باشیم و از آن غافل باشیم یک جای کار خواهد لنگید، در واقع در این دوره ی زمانی با توجه به گسترش کسب و کارها فقط کار کردن به تنهایی کافی نیست، بلکه باید کاملا آگاه باشیم و با دانش و مهارت رفتار کنیم.

در بازارهای پر رقابت امروز کسب و کارها دیگر به سادگی گذشته نیستند و خیلی پیچیده شده‌اند به همین دلیل هر تولیدکننده‌ای به دنبال این است تا از راه‌های مختلف مشتری بیشتری جذب کند و فروش محصولش را بیشتر کند، تبلیغات یک تکنیک کارآمد و موثر است که کالا یا خدمتی که تولیدکننده تولید می‌کند را به مردم معرفی می‌کند و باعث جذب مشتری بیشتر می‌شود، امروزه شیوه‌ی تبلیغات نسبت به گذشته متفاوت شده است زیرا مردم به سمت شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی روی آورده‌اند و در نتیجه تبلیغات در فضای مجازی تاثیرات بسیار شگرفی خواهد داشت، اما آیا هر تبلیغی در فضای مجازی تاثیرگذار است؟ هر تبلیغ باید سه ویژگی اصلی داشته باشد تا تاثیرگذار باشد اول از همه باید محتوای خوبی داشته باشد و در عین حال جذاب و خلاقانه باشد و از تصاویر و طراحی فوق‌العاده زیبایی برخوردار باشد، یک گرافیست با علم و مهارت و هنری که بلد است تبلیغات زیبا و جذابی را برای محصول تولیدکننده تولید می‌کند که باعث جذب مشتری بیشتر می‌شود، اما خود شخص گرافیست برای تبلیغات کسب و کار خودش و برای بیشتر شدن مشتری خودش باید چه کاری انجام دهد؟ در این مقاله به راه‌های مختلفی که یک گرافیست می‌تواند از آن‌ها استفاده کند تا مشتری بیشتری داشته باشد می‌پردازیم.

با وجود اینکه انتخاب یک شغل بسیار مهم است کمی دشوار هم می‌باشد یعنی تصمیم‌گیری در مورد انتخاب مناسب ترین شغل آسان نیست و در شرایط اقتصادی حال حاضر در انتخاب شغل خیلی باید دقت کنیم چرا که اگر به درستی شغل خود را انتخاب نکنیم هزینه‌های بسیار سنگینی را در آینده باید بپردازیم، حتی یک صاحب کسب و کار که مشغول فعالیت است هم باید در تصمیم‌گیری های خود بسیار هوشمندانه اقدام کند چرا که یک تصمیم نادرست و اشتباه صاحب کسب و کار می‌تواند باعث عقب افتادن واحد تولیدی شود و هزینه‌های سنگینی را برای صاحب کسب و کار رقم بزند، تصور کنید که یک فرصت بسیار خوب شغلی پیدا کرده‌اید و کارفرما از شما درخواست ارسال رزومه کاری دارد اگر شما از نکات بسیار ریز در نوشتن رزومه کاری خود آگاه نباشید یا شیوه‌ی صحبت کردن با کارفرما را بلد نباشید به احتمال بسیار زیاد آن شغل را از دست خواهید داد، یا اینکه تصور کنید شغل شما به صورت فریلنسری یا خوداشتغالی است یعنی در منزل مشغول به کار هستید و کارهایی را به صورت پروژه‌ایی انجام می‌دهید اگر از روش‌های مختلف جذب مشتری باخبر نباشید اگر بهترین محصول یا خدمت را هم تولید کنید هیچ وقت مشتریان شما زیادتر نخواهند شد، به نظر شما در تمام این شرایط چه باید کرد؟

به نظر شما دلیل موفقیت عده‌ای از مردم چیست؟ آیا به این دلیل است که خداوند عقل بیشتری به آن‌ها داده است؟ آیا آن‌ها قدرت جسمی بیشتری دارند؟ آیا آن‌ها ثروت بیشتری دارند؟ آیا به راستی خون آن‌ها از خون بقیه مردم قرمزتر است؟ قطعا آن‌ها هیچ برتری بر سایر مردم ندارند تنها تفاوت بین افراد موفق و افراد معمولی این است که افراد موفق آموزش‌هایی را در حوزه‌‌های مختلف کسب کرده‌اند و از راه‌های مختلف برای رسیدن به موفقیت باخبر شده‌اند که دیگران از آن‌ها اطلاعی ندارند، در واقع با یادگیری و آموزش ذهنشان را توانمند می‌ کنند و تصمیم‌های درستی می‌گیرند. صاحب کسب و کاری که در حیطه‌ی شغلش به موفقیت‌های بسیاری رسیده است به این دلیل است که یک سری چیزهایی می‌داند که سایر رقبایش از دانستن آن‌ها محروم هستند، یکی از هزاران راه برای موفقیت در یک کسب و کار بازاریابی است در واقع بازاریابی حکم یک میانبر را دارد که صاحب کسب و کار را سریعتر و زودتر و راحت‌تر به هدفش که جذب مشتری بیشتر و سود بیشتر است می‌رساند، هر شغلی در هر مرحله‌ای بازاریابی خاص خودش را دارد مثلا گاهی اوقات اگر به صورت اینترنتی و آنلاین بازاریابی شود کارآمدتر خواهد بود و گاهی اگر به صورت زنجیره‌ای بازاریابی شود بهتر است و یا در مواقعی دیگر اگر بازاریابی محتوایی صورت گیرد خیلی کارآمدتر خواهد بود و حتی گاهی ممکن است بازاریابی تلفنی بهتر جواب دهد، گاهی چندین روش در کنار هم بهتر جواب می دهند، در هر صورت بازاریابی یک راه عالی برای موفقیت یک کسب و کار می باشد.

همه‌ی ما در هر سنی که باشیم اگر به زمانی کودکی خود برگردیم قطعا یک سری تبلیغاتی که در تلویزیون پخش می شد را به یاد خواهیم آورد چرا صاحبان آن کسب و کارها آن تبلیغات را پخش می کردند؟ قطعا همه‌ی ما جواب را می‌دانیم اما مسئله مهم اینجاست که وقتی در آن زمان که کسب و کارها ساده بودند از تبلیغات جهت جذب مشتری استفاده می‌شد امروزه که تعداد تولیدکنندگان خیلی زیاد شده است پس اهمیت تبلیغات هم چندین برابر شده است، امروزه تقریبا تمام افراد به اهمیت و جایگاه مهم بازاریابی در توسعه کسب و کارها پی برده‌اند و به همین دلیل روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، همان‌طور که از اسم بازاریابی مشخص است بازاریابی یعنی پیدا کردن بازار برای فروش محصول یا خدمت تولیدی توسط تولیدکننده، در واقع بازاریابی یعنی پیدا کردن مشتری برای محصولی که تولید می‌کنیم. یک تولیدکننده باید در حین فعالیتش به حوزه‌های مختلفی توجه داشته باشد یکی از این حوزه‌ها این است که چطور هزینه های تولید را مدیریت کند؟ یکی از حوزه‌های دیگر تولید محصول با کیفیت است یعنی فکر می‌کند که چطور می‌تواند محصول باکیفیتی تولید کند؟ و یک حوزه‌ی بسیار مهم دیگر این است که چطور برای محصول تولیدی‌اش مشتری پیدا کند؟

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که این جهان چگونه اداره می‌شود؟ چگونه صبح تبدیل به شب می‌شود و چگونه شب به روز تبدیل می‌شود؟ چطور فصل‌های مختلف در موعد خود فرا می‌رسند؟چطور هر کدام از سیارات در مدار خود قرار گرفته‌اند؟ چطور آب دریا خشکی‌ها را درگیر نمی‌کند؟ چطور این جهان بزرگ اداره می شود؟ این جهان پهناور طبق یک برنامه‌ریزی دقیق اداره می‌شود برنامه‌ریزی که توسط یک نیروی قدرتمند صورت گرفته است، خداوند که نیروی برتر است به این جهان به این عظمت برنامه داده است و همه چیز طبق آن برنامه حرکت می‌کنند خورشید طبق آن برنامه طلوع و غروب می‌کند، سیارات طبق همان برنامه از مدارشان خارج نمی‌شوند، حتی خداوند به بدن تک تک ما هم برنامه مشخصی داده است که طبق همان برنامه ما می‌توانیم هر روز روی پای خود بایستیم، پس به هر چیزی که در این دنیا نگاه کنیم یک برنامه دارد. مخلوقات خداوند همه با یک برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند اما مخلوقات دست انسان چطور؟ آیا آنچه انسان خلق می‌کند هم برنامه دارد؟ چطور انسان قادر است چیزی خلق کند که برنامه داشته باشد؟ اگر انسان چیزی به وجود آورد که برنامه نداشته باشد آیا به دردش می‌خورد یا نه؟

اگر به دوران کودکی خود کمی فکر کنیم به راحتی به خاطر خواهیم آورد روزهایی که با خانواده و دوستان و آشنایان مقابل تلویزیون هایی که صفحه نمایش سیاه و سفیدی داشتند می‌نشستیم و منتظر می ماندیم تا فیلمی پخش شود، منتظر می‌ماندیم اخبار شروع شود تا از آنچه در دنیا گذشته با خبر شویم یا اینکه هر روز به دکه‌ی روزنامه‌فروشی می‌رفتیم تا روزنامه بخریم و از وقایع و اتفاقات با خبر شویم، یا اگر در کنکور شرکت کرده بودیم برای اطلاع پیدا کردن از قبول شدن باید روزنامه می خریدیم و کلی جستجو می کردیم تا اسم خود را پیدا کنیم، راستی در گذشته چقدر سینماها شلوغ بودند به طوری که برای تماشا کردن یک فیلم باید در صف‌های طولانی می‌ایستادیم و بلیط تهیه می‌کردیم، حتی گاه برای یکی از آشنایان خود که در شهری دیگر بود باید نامه می‌نوشتیم و چون تلفن نداشتیم به راحتی نمی‌توانستیم با آنها صحبت کنیم. به راستی در آن زمان ارتباط برقرار کردن از فاصله‌های دور چقدر سخت بود و به سختی می‌توانستیم از آنچه در دنیا می‌گذرد با خبر شویم، در گذشته تلویزیون و روزنامه از رسانه‌های ارتباط جمعی بودند اما امروزه دیگر این رسانه‌ها قابلیت آن زمان را ندارند چون با به وجود آمدن اینترنت اکثر مردم در شبکه‌های مجازی مانند تلگرام، اینستاگرام حضور دارند و دیگر شخصی زیاد خودش را درگیر تلویزیون و روزنامه نمی‌کند و هر شخص بیشتر زمانش را در فضای مجازی می‌گذراند، امروزه که دیگر مانند گذشته نیست صاحبان کسب و کار بهتر است از چه رسانه‌های ارتباط جمعی برای تبلیغات و بازاریابی استفاده کنند؟

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید چگونه اقتصاد یک کشور می‌تواند رشد کند؟ چگونه اقتصاد یک کشور می‌تواند متحول و شکوفا شود؟ اینکه چگونه اقتصاد یک کشور می‌تواند رشد کند به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که صحبت کردن در مورد آن‌ها شاید به اندازه‌ی نوشتن ده‌ها مقاله زمان نیاز داشته باشد اما باید بگوییم یک عاملی که به شکوفایی اقتصاد یک کشور کمک می‌کند استارتاپ‌ها هستند که هنوز نوپا می‌باشند، اما چرا استارتاپ‌ها به رشد اقتصاد یک کشور کمک می‌کنند؟ چون در شکل‌گیری و ایجاد یک استارتاپ ایده‌های خاص و جدید خلق می‌شوند در نتیجه می‌توانند بازارهای جدیدی را ایجاد کنند، اما یک بازاری که جدید و تازه است چطور می تواند برای خودش مشتری جذب کند؟ چطور خالق یک استارتاپ می‌تواند مردم را در استفاده از محصول و یا خدمتش توجیح کند؟ چطور خالق یک استارتاپ می‌تواند کاری کند تا مردم محصولش را بشناسند؟ شاید شمایی که اکنون در حال خواندن این مقاله هستید به تازگی تصمیم به ایجاد یک استارتاپ گرفته باشید و در این فکر باشید که واقعا از چه راه‌هایی می‌توانید کسب و کار خود را به درآمدزایی حداکثر برسانید و چطور می‌توانید برای محصول تولیدی خود مشتری پیدا کنید، اما به راستی چطور می‌شود برای یک استارتاپ بازاریابی کرد؟

به احتمال بسیار زیاد شما هم در منزل خود یک آلبوم دارید، آلبومی که پر است از عکس‌های دوران جوانی پدر و مادرتان، عکس‌های کودکی خودتان، عکس‌های مراسم ازدواجتان، عکس‌های کودکی فرزندانتان، عکس های مراسم عروسی فرزندانتان، عکس‌های دسته جمعی با فامیل‌ها و آشنایان و همین‌طور عکس‌های پدربزرگ و مادربزرگی که دیگر در این دنیا و کنار شما نیستند، خلاصه اینکه همه‌ی ما در منزل خود آلبومی داریم که هر صفحه‌ی آن پر است از خاطرات مختلف که با دیدن آن‌ها احساسات مختلفی در ما ایجاد می‌شود پس در گذشته هم مانند امروزه ثبت خاطرات اهمیت داشته اما امروزه ثبت خاطرات برای مردم بسیار مهم‌تر شده است و تقاضای مردم برای عکاسان به شدت افزایش یافته است و امروزه مردم دوست دارند تا عکس‌های باکیفیت و جذاب و زیبا داشته باشند. به دلیل تقاضای زیاد مردم افراد زیادی به این حرفه وارد شده‌اند پس رقابت در بازار عکاسی بالا است، اما به نظر شما از بین تعداد بسیار زیاد عکاسان کدام یک از آن‌ها موفق خواهد شد که مشتری بیشتری داشته باشد؟ آیا همین که یک عکاس بلد باشد عکس با کیفیت و جذابی را بگیرد کافی است؟ آیا همین که یک عکاس در یک دوره زمانی خاص مشتری داشته باشد کافی است؟